کتاب تئوری انتخاب

معرفی کتاب تئوری انتخاب

 من قربانی زندگی نیستم

در طول زندگی بارها و بارها در شرایطی قرار گرفته‌ایم که دیگر امیدی به ادامه راه نداشته‌ایم و حس کردیم که در این دنیا و مشکلاتش گرفتاریم و در نهایت نقش یک قربانی را در زندگی ایفا می‌کنیم ولی چقدر این موضوع می‌تواند به واقعیت نزدیک باشد؟

موضوعی که بسیاری از ما از آن غافل هستیم آن است که در کنار تمام عوامل بیرونی که می‌توانند باعث شکست ما شوند، ما به عنوان کسی که نقش اصلی زندگی خود را ایفا می‌کند بسیار بیشتر از هر یک از این عوامل بر شکست‌ها و موفقیت‌های خود موثریم، قربانی انگاشتن خود در زندگی نگاه ساده‌لوحانه‌ای است که ما را به سمت فرار از مشکلات سوق می‌دهد.

کتاب تئوری انتخاب ،درآمدی بر روانشناختی امید است. مفاهیمی چون بررسی روابط از نو، بازنگری اتفاقات، تاثیر روابط و بسیاری از موضوعات دیگر که می‌تواند کیفیت زندگی و در عین حال کیفیت روابط را تحت‌الشعاع قرار بدهد.موضوع این کتاب، تاثیر روابط خوب یا بد در زندگی است، این کتاب به بهبود روابط ما در شرایط مختلف کمک می‌کند، روابطی مانند: رابطۀ زن و شوهر، رابطۀ والدین و فرزند، رابطۀ معلم و شاگرد و رابطۀ کارفرما و کارمند.

این روابط هستند که بیشترین درگیری ما را در طول روز شکل می‌دهند و اگر از کیفیت مناسب برخوردار نباشند از میزان رضایتمندی ما در زندگی کاسته می‌شود و ممکن است ما را به آدم‌های افسرده و پرخاشگر تبدیل کند.

در این کتاب با سه دسته‌بندی اصلی روبه‌رو خواهیم بود نظریه، کاربست تئوری در عمل و کاربست که به سیزده فصل تقسیم و در آن به مطالب کاربردی و مهم با مثال‌های واقعی پرداخته شده است.‌

نویسنده کتاب تئوری انتخاب

ویلیام گلسر روانپزشک به عنوان شهروندی از ایالات متحده آمریکا، گسترش دهنده نظریات دبلیو ادواردز دمینگ در زمینه واقعیت درمانی و تئوری انتخاب شناخته شده‌است. نوآوری‌های گلسر پیرامون مشاوره فردی در محیط کاری و مدارس، مواردی چون انتخاب و مسئولیت‌پذیری شخصی و دگرگونی شخصیت را مدنظر قرار می‌دهد. گلسر مخالف اصول و قواعد رایج بین روانپزشکان بود که بجای تمرکز بر طبقه‌بندی کردن سندرم‌های روانی به عنوان اختلال روانی، سریعاً اقدام به تجویز دارو برای فرد می‌کردند.

در سال 1967 دکتر گلسر موسسه واقعیت درمانی را تأسیس نمود. این مؤسسه بعد‌ها با نام: مؤسسه ویلیام گلسر آموزش تئوری انتخاب و واقعیت‌درمانی را به علاقمندان ارائه داده است. تا به امروز بیش از هشتاد هزار نفر در سراسر دنیا دوره پایۀ آموزش تئوری انتخاب، واقعیت‌درمانی و مدیریت راهبرانه را در کشورهای مختلف گذرانده‌اند.

از دیگر آثار ویلیام گلسر می‌توان به نکاتی ارزنده برای زندگی بهتر، واقعیت درمانی نوین، هشت درس برای یک ازدواج شادتر و تئوری انتخاب اشاره کرد.

مترجم این کتاب دکتر علی صاحبی، مدرس روانشناسی بالینی در سال 2006 به جنبش روانشناسی مثبت‌نگر تئوری انتخاب و موسسۀ واقعیت درمانی ویلیام گلسر پیوست.

بخش‌هایی از کتاب را باهم می‌خوانیم

به فرض شما می‌توانستید از مردم سراسر دنیا، از آن‌هایی که،بیمار،گرسنه و فقیر نیستند و ظاهرا از امکانات بسیاری برای زندگی کردن برخوردارند،بخواهید صادقانه به این سوال پاسخ دهند:«حالتان چطور است؟» میلیون‌ها نفرخواهند گفت:«بدبخت و بیچاره‌ام.» و اگر بپرسید:«چرا؟» اغلب آن‌ها دیگران را برای بدبختی خود سرزنش می‌کنند:معشوق، زن، شوهر، همسران قبلی، فرزندان، پدر، مادر، معلم، شاگرد، همکاران و... به ذهن این آدم‌ها هرگز خطور نمی‌کند که خود، این راه را انتخاب کرده‌اند و خودشان عامل فلاکت و بدبختی‌ای هستند که از آن شکایت می‌کنند.

مهم ترین هدف این کتاب این است که ما بدانیم بیش ازحد تصور بر زندگی کنترل داریم و با شناخت روابطمان میتوانیم کنترلش رو بیشتر در دست بگیریم. زیراکه بسیاری از معضلات به ظاهر حل‌نشدنی انسان، مشکلات رابطه‌ای هستند.

ما از لحظه‌ی تولد تا مرگ، مشغول «رفتار کردن» هستیم. رفتار کلی (Total Behavuir) از چهار بخش جدایی‌ناپذیر تشکیل شده است: عمل، فکر، احساس و فیزیولوژی

همۀ آنچه از هر فرد از تولد تا مرگ سرمی‌زند یک رفتار است.

ما نه تنها همیشه در حال رفتار کردن هستیم، بلکه همیشه سعی می‌کنیم به گونه‌ای رفتار کنیم که بیشترین و موثرترین کنترل را بر زندگی خود داشته باشیم. کنترل موثر در تئوری انتخاب به این معناست که بتوانیم به گونه‌ای رفتار کنیم که تصاویر موجود در دنیای مطلوب خود را بطور قابل قبولی برآورده سازیم.

همۀ آنچه از او یا هر فرد دیگری از تولد تا مرگ سرمی‌زند یک رفتار است.