معرفی کتاب استراتژی خوب، استراتژی بد

استراتژی راهی است برای حل یک مشکل؛ رویکردی است برای غلبه بر یک مانع و پاسخی است به یک چالش.

برای دریافت فایل فهرست و صفحات ابتدایی کتاب استراتژی خوب استراتژی بد، کلیک کنید

این روزها کلمه "استراتژی" زیاد تکرار می‌شود: مدیرعامل بنا بر یک تصمیم استراتژیک یک قرارداد را امضا کرده، مدیر مارکتینگ بنا بر استراتژی سالانه یک کمپین ران کرده است، کارشناس فروش مجموعه در یک نگاه استراتژیک یک سفارش بدون سود را ثبت کرده است.به طور کلی هر شخص در هر مجموعه‌ای می‌تواند بر روی تصمیم خود یک برچسب استراتژیک بچسباند.
کتاب "استراتژی خوب، استراتژی بد" دقیقا در مورد همین مساله صحبت می‌کند. در این کتاب تمامی تفکرات اشتباهی که در مورد استراتژی بیان می‌شود، مرور شده و با توجه به این موارد شاخصه‌های یک استراتژی صحیح مشخص می‌شود.

به طور کلی هدف کتاب استراتژی خوب استراتژی بد، مشخص کردن تفاوت‌های اساسی‌ای است که بین این دو مدل از استراتژی وجود دارد و به خواننده کمک کند تا یک استراتژی خوب پیاده سازی کند.

اجازه بدهید در بخش بعد چند مشخصه استراتژی خوب و بد، که در این کتاب آمده را، با هم مرور کنیم:

مشخصات استراتژی خوب و بد:

می‌خواهم این بخش را با یک پاراگراف جذاب از این کتاب آغاز کنم:

"استراتژی راهی است برای حل یک مشکل؛ رویکردی است برای غلبه بر یک مانع و پاسخی است به یک چالش. اگر چالش تعریف نشده باشد، آنگاه ارزیابی کیفیت استراتژی با دشواری مواجه شده یا غیر ممکن خواهد بود و اگر نتوانید کیفیت استراتژی را ارزیابی کنید، نمی‌توانید استراتژی بد را طرد کنید یا استراتژی خوب را بهبود بخشید."

اگر شما هم مثل من عادت دارید که نکات مهم کتاب را هایلایت کنید یا حاشیه نویسی کنید، مطمئن باشید این کتاب را به یک کتاب پر از خط‌های رنگی تبدیل می‌کنید.

در بخش‌های مختلفی از این کتاب، جملات کلیدی‌ای آمده است که بدون اغراق، هر کدام یک سرنخ جدید برای بهبود نگاه ما به اصل و مفهوم استراتژی می‌دهد. همان پاراگراف بالا، یک سنگ بزرگ را در یکی از پروژه‌هایم برداشت و دروغ چرا، پول خوبی هم برایم به ارمغان آورد.

اما ورای تمام نکات مهم کتاب در بخش اول، به طور خاص، ریچارد روملت دو ویژگی مثبتی که باید استراتژی‌ها داشته باشند را ذکر کرده است، حال که تا اینجای متن همراه من بوده‌اید، دوست دارم این دو نکته را هم برایتان بازگو کنم.

1. انسجام استراتژی: " استراتژی خوب دارای انسجام، اقدامات هماهنگ‌کننده، سیاست‌ها و منابعی است که بتوان با آنها به نتایج مهمی رسد." این دقیقا جمله‌ای است که نویسنده در مورد این مبحث نوشته است و گمان کنم به اندازه کافی گویای همه چیز هست.
2. بینش کلی به نقاط قدرت و ضعف: محور دوم چیزی است که نویسنده آن را کشف قدرت می‌نامد. وقتی این بخش را مطالعه می‌کنیم، درمی‌یابیم منظور او نگاه جامع به نقاط ضعف و قدرت است، همان چیزی که در بسیاری از موارد با ترسیم یک SWOT انجام می‌دهیم.

همینقدر ساده که می‌بینید، کتاب نکات فراوانی در مورد استراتژی‌های خوب و استراتژی‌های بد را به ما گوشزد و حتی یادآوری می‌کند. راستش من در خوانش دوم این کتاب سعی کردم یک چک لیست از مشخصات استراتژی‌های خوب و بد درست کنم، که هربار می‌خواهم این کار را انجام دهم، حواسم باشد که از نکته‌ای غافل نشوم.

چند نکته در مورد کتاب استراتژی خوب استراتژی بد:

کتاب مملو از مثال‌هایی است که ذهن خواننده را به مفهوم اصلی نزدیک‌تر کند. حتی بعضی وقت‌ها به خاطر راحت‌تر شدن کار، نویسنده داستان تعریف کرده، مثل داستان داوود و جالوت برای بحث نقاط صعف و قدرت در استراتژی.

اگر خواننده حرفه‌ای کتاب‌های حوزه کسب و کار باشید، از این دست روایتگری کم ندیده‌اید. یکی از نمونه‌هایش کتاب ایده عالی مستدام است.

اما نکته دوم اینکه، این کتاب از اساس یک کتاب تجربی است. زمانی که این کتاب را مطالعه می‌کنید باید این پیش‌فرض را داشته باشید، که این کتاب یک کتاب دانشگاهی که با سرفصل‌های مشخص دسته‌بندی شده، نیست.

بعضی از بخش‌های کتاب، یک سرفصل کاملا تجربی است و البته این ویژگی برای بسیاری از خواننده‌ها جذابیت زیادی را به همراه دارد.

مطالعه این کتاب به چه کسانی توصیه می‌شود:

راستش اینکه برای این کتاب مثل کتاب‌های دیگر گروه‌های تخصصی را نام ببرم، کار سختی است. در یک تیم مارکتینگ، اگر همه افراد یک نگرش کلی در مورد استراتژی داشته باشند، روند پیشبرد کارها به شدت سریع‌تر و صحیح‌تر خواهد بود و به نظرم این کتاب نقطه شروع مناسبی برای این امر است.

پس حتی مطالعه این کتاب برای کارشناسان تیم‌هایی که استراتژی کسب و کار به طور مستقیم بر روی روند کاری آنها تاثیر دارد مفید است. مثلا کارشناسان تیم محصول واقعا با نگاه استراتژیک‌تر می‌توانند روند کار را متفاوت‌تر از قبل کنند.

اما اجازه دهید چند گروه تخصصی را به عنوان مخاطبان اصلی این کتاب نام ببرم که به نظر مطالعه این کتاب برای آن‌ها ضروری است:

• بنیانگذارهای استارت‌آپ‌ها و مدیران عامل شرکت‌ها
• تمامی C-levelهای یک شرکت
• مدیران میانی تیم‌های بازاریابی، محصول و تمام تیم‌هایی که استراتژی شرکت در روند کاری آن‌ها تاثیر دارد؛ جهت درک استراتژی کلی در کسب و کار و پیاده‌سازی استراتژی در تیم خودشان.
• تمام دانشجویان رشته‌های مدیریت.

چند دیدگاه در مورد کتاب استراتژی خوب استراتژی بد:

گری همل یکی از برجسته‌ترین افراد در زمینه استراتژی و مدیریت استراتژیک و مدرس دانشگاه هاروارد، درباره این کتاب گفته است: " روملت با بیان انبوهی از مثال‌ها، ویژگی‌های اساسی‌ای را مشخص می‌کند که استراتژی‌های قدرتمند را از استراتژی‌های ضعیف تمیز می‌دهند و برای ایجاد استراتژی‌ای که واقعا ارزش نام استراتژی را دارد، مخزنی از اندرزها را ارائه می‌کند."

ولتر کیچل نویسنده کتاب پادشاه استراتژی در نقد این کتاب در سایت آمازون نوشته است: "این کتاب تکان‌دهنده است. ریچارد روملت با 40 سال تجربه نظریه‌پردازی، مشاوره و تدریس، در زمینه استراتژی سهم برجسته‌ای داشته. اما او اکنون به ما می‌گوید آنچه را که در ارگان‌های مختلف، نه تنها شرکت‌ها، بلکه سازمان غیرانتفاعی و حتی دولت‌ها، به آن استراتژی می‌گویند، استراتژی نیست."

جان کای از دانشکده کسب و کار لندن نیز در مورد این کتاب نوشته " از میان تمامی کتاب‌هایی که تاکنون در زمینه استراتژی خوانده‌ام، این کتاب اولین کتابی ست که نمی‌توانم زمین بگذارم."