کتاب خون نحس

خون نحس، داستان واقعی تبدیل شدن یک آرمان زیبا به یک دروغ بزرگ است. جان کریرو، خبرنگار وال‌استریت ژورنال که گزارش‌هایش یکی از دلایل اصلی‌ سقوط ترانوس است در این کتاب از درون ماجرا، چگونگی سقوط ترانوس را به نمایش می‌کشد.

دریافت فایل فهرست در قسمت توضیحات
0 عدد باقی مانده
ناموجود
اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آدرس کوتاه شده‌ی صفحه:

 معرفی کتاب خون نحس

برای دریافت فایل فهرست و صفحات ابتدایی کتاب «خون نحس»، کلیک کنید

برای کسب اطلاعات بیشتر دربارۀ کتاب کلیک کنید.

کتاب خون نحس (Bad Blood)، از استارت‌آپی می‌گوید که در سال 2003، با هدف ایجاد تغییر بنیادین در آزمایش خون آغاز به کار کرد.

الیزابت هولمز، بنیان‌گذار ترانوس، دو دغدغه داشت:

  1. 1. تغییر دنیا و 2. به دست آوردن پول.

ده سال بعد، یعنی در سال 2013، ارزش  این استارت‌آپ به بیش از 9 میلیارد دلار رسید. برای مقایسه، باید بگویم که ارزش اوبر در آن سال 3.5 میلیارد و ارزش اسپاتیفای 4 میلیارد دلار بوده است. ترانوس از همه پیشی گرفته بود. در سال 2015، تعداد کارمندان شرکت به بیش از 800 نفر رسیده بود. برترین استاد دانشکد‌ۀ شیمی استنفورد مشاور هیئت مدیره ترانوس بود و افرادی مانند هنری کیسینجر، جورج شولتر و جیمز متیس عضو هیئت مدیره بودند. اما ناگهان در سال 2017، تقریبا تمام 900 میلیون دلار سرمایۀ جذب شده صرف هزینه‌های دادگاه شد. در سال 2018، یک میلیون آزمایش خون انجام شده توسط این شرکت، باطل یا تصحیح شد و هم‌اکنون برای ترانوس تقریبا هیچ‌چیزی باقی نمانده است. همان رسانه‌هایی که روزها به دنبال مصاحبه با الیزابت و پیگیری اخبار ترانوس بودند، حالا با همان پشتکار، خبرهای دادگاه را پوشش می‌دهند. جلسات دادگاه برای رسیدگی به پروندۀ این شرکت هنوز در حال برگزاری است و امکان دارد برای الیزابت حکم حبس طولانی صادر شود.

خون نحس، داستان واقعی تبدیل شدن یک آرمان زیبا به یک دروغ بزرگ است؛ داستانی که نشان می‌دهد چگونه ارزش‌آفرینی جایش را به اعتبار شخصی یک نفر می‌بخشد. جان کریرو، خبرنگار وال‌استریت ژورنال، که گزارش‌هایش یکی از دلایل اصلی‌ سقوط ترانوس است، در این کتاب از درون ماجرا، چگونگی سقوط این استارت‌آپ را شرح می‌دهد.

این کتاب می‌تواند درس‌های بسیاری برای فعالان اقتصادی، به ویژه در زیست‌بوم استارت‌آپی داشته باشد. به مدیران، نقش پررنگ انتخاب‌ها را نمایش می‌دهد؛ به سرمایه‌گذاران، اهمیت وجود هیئت مدیره متخصص را گوشزد می‌کند و در تمام این مسیر، با یک داستان هیجان‌انگیز، بر نقش مهم اخلاق‌مداری تاکید می‌کند.


امروزه شاهد ظهور و افزایش تعداد کسب‌وکارهای نوپا هستیم که هر روز، اخبار جدید و پُرهیاهویی از آن‌ها به گوش می‌رسد. هدف تمام این هیاهوها و سر‌وصدا به‌پا‌کردن‌ها دیده‌شدن است، اما نه هر دیده‌شدنی!

هزاران سال، یعنی از همان آغاز فعالیت‌های تجاری بشر، «دیده‌شدن» یکی از اهداف اصلی «بازاریابی» بوده است. استارت‌آپ‌ها و کسب‌و‌کارهای ‌نوپا هم مانند هر کسب‌وکار جاافتادۀ دیگر، و حتی بیشتر از آن‌ها، نیاز دارند دیده شوند؛ اما هدف بعضی استارت‌آپ‌ها تنها آن است که سرمایه‌گذاران و اکوسیستم آن‌ها را ببینند! هیاهویی که برای هیچ بر پا می‌شود فقط به این امید که توجه سرمایه‌گذاران جلب شده و در نهایت، سمت شغلی مدیر ارشد اجرایی یا هم‌بیان‌گذار در رزومۀ کاری آن‌ها و پروفایل لینکداینشان اضافه شود.

شاید به نظر شما شوخی بیاید ولی این امر عین واقعیت است. در ایران و اکوسیستم استارت‌آپی ایران نیز این رویکرد را مشاهده می‌کنیم؛ همان‌ قدر و گاهی حتی بیشتر از آن چیزی که در آمریکا یا فضای اکوسیستم استارت‌آپی خارج از ایران با این موضوع روبه‌رو هستیم.

عادل طالبی می‌گوید: در فرصتی مغتنم، با استاد محمدرضا شعبانعلی دربارۀ اکوسیستم استارت‌آپی ایران گفت‌وگو می‌کردم. نظرم را به ایشان گفتم و این موضوع را مطرح کردم که این یک «اکوسیستم» نیست. استاد شعبانعلی توضیح دادند: «اتفاقاً این خود اکوسیستم است، چراکه در هر اکوسیستمی، اصل تنازع بقا یکی از اصول اصلی است و آنچه در این فضا می‌بینیم دقیقاً همان بخور تا خورده نشوی و تلاش برای بقاست. از این منظر، یک اکوسیستم استارت‌آپی کامل هستیم؛ در یک بازار محدود به‌دنبال گرفتن سهم از همدیگر»!

نمونۀ داستان خون نحس را در ایران هم داشته‌ایم. فقط بازار مالی و سرمایه‌گذاری استارت‌آپی ایران آن‌قدر محدود و کوچک بوده که خبر آن تا این حد گسترده نشده است. خواندن این کتاب کمک می‌کند، دربارۀ این فضا بیشتر بدانید. به هر حال، اکوسیستم استارت‌آپی ایران هم رشد خواهد کرد و طی سال‌های آینده شاهد رشد فوق‌العادۀ آن خواهیم بود. آن موقع، مطالعۀ این تجاربْ سودمند و تأثیرگذار خواهد بود. خواندن این کتاب از جنبۀ دیگری نیز به شما کمک می‌کند؛ شنیدن داستان شکست یک مدیر و سقوط یک کسب‌وکار پر از درس‌هایی است که اگر بخواهید خودتان تجربه کنید، هزینۀ گزافی متحمل می‌شوید. جان کریرو ، روزنامه‌نگار برندۀ جایزه پولیتزر، این کتاب را بر اساس مصاحبه با بیش از شصت نفر از کارکنان سابق استارت‌آپی به نام «ترانوس» نوشته است و شما را از تجربۀ بسیاری از تجارب پیش‌آزموده‌ بی‌نیاز می‌کند.


جوایز و افتخارات این کتاب:

  • برندۀ جایزه کتاب فایننشال‌تایمز و مک‌کینزی
  • در لیست پرفروش‌های نیویورک‌تایمز
  • در لیست کتاب‌های معرفی شدۀ بیل‌گیتس
  • در فهرست بهترین‌های سال 2018 تایم، فورچون و بلومبرگ

با تمام این اوصاف، دلیل اصلی انتخاب کتاب و دریافت حق مؤلف از ناشر اصلی توسط نشر برآیند، چیزی فراتر از جوایز است. نشر برآیند در راستای رسالت خود برای ترویج دانش، به‌ویژه در زمینۀ کسب‌وکار، و با توجه به کاربردی ‌بودن کتاب اقدام به چاپ آن کرده است. همچنین ترجمه فوق‌العاده این اثر، توسط مترجمان توانمند آقای صدرا امامی و خانم ثمین امامی انجام گرفته است.

 

نویسنده جان کریرو
مترجم صدرا امامی، ثمین امامی
ناشر انتشارات برآیند
شابک 9786006466552
تعداد صفحات 364
ارسال نظر
(بعد از تائید مدیر منتشر خواهد شد)
  • - ممنونیم که نظر می‌گذارید. هر ماه به قید قرعه به یک نفر از همراهان عزیزی که درباره کتاب‌هایی که خوانده‌اند، نظر می‌گذارند (به شرط اینکه تعداد کلمات نظر، بیش از 100 کلمه باشد) یک هدیه تقدیم می‌شود. 
  • - نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
  • - لطفا فارسی بنویسید.
  • - نظرات شما بعد از تایید مدیریت منتشر می‌شود.